پدر تئاتر ورامین:
چیزی به نام هنر در شهرستان‌ها وجود ندارد/ گورستان محل تمرینمان شده‌بود
تاریخ انتشار : مهر ۴, ۱۳۹۶ ۱۱:۵۰ ق.ظ
 
عزت‌الله قمی را پدر تئاتر ورامین می‌دانند. او از چهل سال بی‌توجهی به تئاتر ورامین می‌گوید. شاگرد سابق سمندریان می‌گوید در شهرستان‌ها هنر وجود ندارد.
 چیزی به نام هنر در شهرستان‌ها وجود ندارد/ گورستان محل تمرینمان شده‌بود

به گزارش ندای وارنا به نقل از تسنیم، وضعیت تئاتر استان تهران برخلاف مرکزیت آن چندان جذاب و مناسب نیست. وضعیت فرهنگی برخی شهرستان ها به بهانه نزدیکی به تهران منجر به کمبودها و فقدان ها شده است. در حالی که شهرستانی چون ورامین انگیزه های هنری و فرهنگی نسل جوانش عیان است، در بهترین حالت با فضای فرهنگی نه چندان پرباری روبه رو می شود.

وضعیت به زعم هنرمندان دماوند و پیشوا و قرچک و … نیز چندان مطلوب نیست. از همین رو در جشنواره استانی تهران پای صحبت عزت الله قمی نشستیم که چهل سال زندگی خود را صرف آموزش در ورامین کرده است. در شرایطی که او می توانست در دهه شصت به جرگه فعالان امروزی تئاتر بپیوندد، با توجه به حرفه دبیریش، تدریس تئاتر در ورامین را پیشه کرد.

آنچه می خوانید گفته های کامل این هنرمند پیشکسوت درباره تئاتر ورامین است.

***

تئاتر را از کجا یاد گرفتید؟ کجا آموزش دیدید؟

من بچه ورامین هستم. کار تئاتر را ابتدا از مدرسه شروع کردم. بعد دیپلم گرفتم تربیت معلم شهری ری رفتم، اولین دوره ای که تربیت معلم در تهران ایجاد شد ما بودیم. بعد از تربیت معلم رفتم دانشکده هنرهای دراماتیک، سال ۵۶ بود و البته لیسانس من ۸ سال طول کشید. به انقلاب فرهنگی برخورد و فارغ التحصیلی من بعد از انقلاب بود.

 چرا شما آمدید ورامین؟

لیسانسم طول کشید دوزیست شده بودم و نمی دانستم چه بکنم

من در ورامین بودم و به تهران رفت وآمد می کردم. بعد چون لیسانسم طول کشید دوزیست شده بودم و نمی دانستم چه بکنم. آموزش وپرورش را ادامه بدهم یا تئاتر را ادامه بدهم؟! بعد در مدرسه برای بچه ها کار می کردم.  با بچه ها در مدرسه شروع کردم به کار کردن و بعد انجمن نمایش تأسیس شد و کارمان را با انجمن نمایش شروع کردیم. ۳ سال هم در وزارتخانه آموزش وپرورش بودم و کارشناس تئاتر وزارتخانه بودم.

تئاتر در آموزش وپرورش جدی نیست

بعد دیدم ظاهراً تئاتر در آموزش وپرورش جدی نیست. من یک طرحی دادم که بچه های امور تربیتی بیایند و ما ۳۰۰، ۴۰۰ ساعت آموزش تئاتر برای آنها برگزار کنیم بروند در مدرسه ها تئاتر کار کنند و ظاهراً گفتند خیلی قضیه را جدی گرفته ای، بعد دیدم جدی نیست از وزارتخانه برگشتم و این قضیه برای سال ۶۸ تا ۷۱ است؛ ولی در همان زمانی که در وزارتخانه بودم، جشنواره های تئاتر را خوب برگزار می کردیم، اساتید را دعوت می کردیم . می آمدند.

رابطه ای با کانون پرورشی نداشتید؟

قمی: نه. بعد از آنجا برگشتم آمدم داخل مدرسه و در جنوب شهر با بچه هایی که احساس می کردم مستعد هستند، هم درس می دادم و هم کار می کردم، من زبان انگلیسی تدریس می کردم و بعد احساس کردم در انجمن کار کنم. فیلم و سریال هم البته کار کردم.

هم دوره ای های شما چه کسانی هستند؟

مجید بزاز، خانم افسر اسدی بود، گوهر خیراندیش بود، جهان تاب بود، پیروانی بود.

 رابطه تان را با دوستان کم کردید یا قطع شد؟

نه، ارتباط قطع شد، یعنی خانه هنر در تهران است. در شهرستان ها اصلاً مطرح نیست و چیزی به نام هنر در شهرستان ها وجود ندارد.

 وقتی آمدید در مدارس شروع به آموزش کردید چیزی به نام تئاتر وجود داشت؟

 بله پیش از انقلاب در سال ۵۳ ما جشنواره تئاتر برگزار کردیم تحت عنوان تئاتر شهرستان.

 

 بعد آدم های معروفی آنجا بودند؟

 آقای نصیریان آمدند، اداره تئاتر کمک کرد، هادی اسماعیلی آمد، جمشید لایق بود، دو گروه آن زمان برنامه داشت یک گروه تئاتر پیچ، یک گروه تئاتر همفکر که من بنیانگذار گروه همفکر بودم.

 فقط آن جشنواره بود یا سال های بعد ادامه پیدا کرد؟

 نه، همان سال برگزار شد و بعد دیگر تکرار نشد، سالن خوبِ اجرایی هم نداشتیم، آن زمان یک سالنِ پیش آهنگی بود که الآن کانون فرهنگی – تربیتی آموزش وپرورش است، یک سالن دیگری هم بود که جنب آن دبیرستان دخترانه بود. آن زمان اجرای عموم بود و خوب هم استقبال می شد.

چه شد که قطع شد؟

وقتی انقلاب شد و جنگ شد و همه چیز تحت تأثیر این قضایا گرفت. بعد با بچه هایی که کار می کردیم یک عده رفتند، یک عده دنبال مسائل دیگری داشتند و از آن حالت خارج شد.

 جنگ باعث شد وضعیت در تهران کمی تغییر کند ولی گروه های دیگری فعال شوند، این اتفاقات در ورامین هیچ وقت نیفتاد؟

 یکسری از بچه ها بودند تئاتر کار می کردند ولی تئاترشان بیشتر تبلیغی بود تا تئاتر، مثلاً به آن شکل که بیشتر تهییج کننده بود، چون ما در ابتدا کار کرده بودیم فکر می کردند ما طاغوتی هستیم، درصورتی که ما سال ۵۶ وارد دانشگاه شدم، سال ۵۵ فارغ التحصیل تربیت معلم بودم و هیچ کدام از این قضایا نبود، آدم هایی را که تئاتر کار می کردند می شناختیم بعد همان افراد آمدند از ما خواستند تئاتر کار کنیم.

شما در این سال ها خودتان را وقف آموزش کردید؟

بله مدام در انجمن نمایش کلاس برگزار کردم، هنرجو تربیت کردم، مابین آن هم فیلم و سریالی بوده کار کردم.

 در بین شاگردان شما آدم معروفی هم ظهور کرد؟ آقای امینی شاگرد شما بودند؟

 بله آقای شفیعی، سپهر محمدی الآن نویسنده و کارگردان است، آقای رشید جعفری الآن خرم آباد است، محمد حیدری الآن فیلم ساز، تئاتر عروسی کارگردانی کرده و فعال هستند، علی اردستانی تلویزیون کار می کند.

در چه حوزه ای بیشتر تدریس می کردید؟

در تئاتر معلمی می کردم؛ ولی برای من اخلاق خیلی مهم است. هنوز هم معتقدم اگر هنرمند اخلاق نداشته باشد فاجعه است و هنر برای من مقدس بوده .شما یک نفر را در این شهر نمی توانید پیدا کنید که در این رشته بوده و یک مشکل اخلاقی در این قضایا داشته باشد. همیشه سعی کردم بچه ها از این قضایا بری باشند. شاید یکی از عللش این بود که پایگاه ما در آموزش وپرورش محکم شده بود و هر کاری نمی کردم و حریم داشتم. اگر حریم حفظ می شد کار می کردم و اگر حفظ نمی شد کار نمی کردم. متن را می خواندم اگر خوب بود کار می کردم.

 نگرش شما از استادی در دانشگاه به شما منتقل شده بود یا نه؟

سمندریان در کلاس به بچه ها می گفت از او (من) یاد بگیرید

 مثلاً آقای سمندریان برای من خیلی مهم بود. استاد من بود، حتی در کلاس به بچه ها می گفت از او (من) یاد بگیرید. ۵۰ کیلومتر می آید، ۵۰ کیلومتر برمی گردد، من خوابگاهی نبودم، حتی می گفت من از قمی خجالت می کشم کارش را انجام می دهد شما کارتان را انجام نمی دهید، ما شبانه درس می خواندیم؛ چون من صبح ها تدریس می کردم و شبانه دراماتیک می خواندم. وقتی برمی گشتم چون وسیله نقلیه نداشتم با اتوبوس و مینی بوس می رفتم، گاهی دلهره داشتم که ماشین است یا نیست که سوار شوم و بروم.

 آموزش در تئاتر یکسری امکانات نیاز دارد، شما اینجا با امکانات صفری احتمالاً روبه رو شدید. با این قضیه چگونه کنار آمدید؟

در گورستان تمرین می کردیم؛ در ورامین برای تمرین جا نبود

 من وقتی شرایط را دیدم گفتم در این شرایط من باید کار کنم، یک نمایشی کار کردیم «تصویر شکسته» و ما در گورستان می رفتیم تمرین می کردیم. در ورامین چون برای تمرین جا نبود با بچه ها می رفتیم در گورستان تمرین می کردیم. من فکر گفتم حالا شرایط که این طوری است من نمی توانستم بدون فعالیت باشم و منتظر باشم تا شرایط فراهم شوم و بعد کار کنم، شروع کردم به تئاتر کار کردن؛ ولی امکاناتی وجود نداشت البته الآن هم وجود ندارد.

 الآن شما ۴۰ سال است در ورامین تئاتر کار می کنید. غیر از شما کسی بود که در این ۴۰ سال آموزش بدهد یا شما پیشگام بودید؟

الآن همه می گویند پدر تئاتر ورامین فلانی (من)  است

اگر خودخواهی و اغراق نباشد، آن زمان کسانی در این قضیه بودند آقای عبادالله کریمی آمد اینجا، آموزش می داد. البته از زمانی که انجمن نمایشی درست شد به مرور اساتید آمدند آنجا؛ ولی مانند من تداوم نداشتند. می آمدند یک دورهٔ کوتاهی برگزار می کردند و می رفتند. الآن همه می گویند پدر تئاتر ورامین فلانی است.

 در ۴۰ سال پیش امکاناتی نبوده اما بعد از ۴۰ سال چه اتفاقی افتاده است؟ آیا به مطلوب خودتان رسیدید و در ورامین شکل گرفته است؟ الآن شما تعداد زیادی شاگرد و هنرجو دارید، الآن وضعیت سخت افزاری برای آموزش چگونه است؟

الآن حتی یک پلاتوی تمرین نداریم، جا برای تمرین نداریم

ما الآن حتی یک پلاتوی تمرین نداریم، جا برای تمرین نداریم، قبلاً یک پلاتویی بود بعد آن را به گالری تبدیل کردند، بعد دیدند بچه ها نیاز دارند گاهی در اختیار آموزش و تمرین می گذارند ولی جای تمرین و آموزش نیست، این است که نه امکانات تهویهٔ خوبی دارد، نه پارکتی دارد و ما دست به عصا کار می کنیم، فرهنگسرای رازی ابتدا کتابخانه بود.

چه سالی ساختند؟

هیچ امکاناتی نداریم، یک کتابخانه و یک سینما

 سال ۵۶ قبل از انقلاب؛ ولی نیمه کاره بود و بعد از انقلاب تمام شد. یک شرکت ایتالیایی هم کار کرده بود. آن زمان ورامین جزء سمنان بود. این کتابخانه هم از صدقه سر بچه های تئاتر است. ما نمایش ضیافت بیضایی را در سمنان و شاهرود اجرا کردیم و من کارگردان بودم و رسیدیم به سمنان مدیر کتابخانه گفت این گروه از کجا آمده اند؟ گفتند از ورامین آمدند، من را صدا کردند، گفتند این ماکت کتابخانه است دو سال است بودجه می آید؛ ولی زمین برای این کتابخانه تخصیص نمی دهند که ما از شهردار خواهش کردیم زمین را گرفتند و این کتابخانه را ساختند. کتابخانه الآن فرهنگسرا شده است، درصورتی که فرهنگسرا نیست؛ چون جایی ندارد. ما سال ۵۳ اینجا جشنواره برگزار کردیم، ۴۵ سال است تئاتر در اینجا برپا بوده، حالا در اینجا چه داریم؟! هیچ امکاناتی نداریم، یک کتابخانه و یک سینما.

 جمعیت اینجا چقدر است؟

نیرویی که آموزش می دهیم،  زمان بهره برداری  می روند تهران

چند سال پیش ۷۰۰ هزار نفر بود و این امکانات برای این جمعیت خیلی کم است و اصلاً امکاناتی نیست. یک بدی هم دارد .ما نیرویی که آموزش می دهیم و تربیت می کنیم وقتی زمان بهره برداری آنها فرامی رسد می روند تهران. یعنی ورامین مشخص نیست شهرستان است، مرکز استان است؟ خوابگاه است؟ همه تا چیزی یاد می گیرند سریع می روند تهران.

 چرا در این ۴۰ سال با وجود اینکه شما خواسته هایتان را هم گفتید، منجر به ساختن یک سالن تئاتر یا حتی یک پلاتو نشده است؟

یک فرهنگسرا داریم که به نیروی انتظامی دادند

نیاز و ضرورتش را احساس نمی کردندو گفتیمو مثلاً فرهنگسرا را من به نمایندهٔ شهرمان گفتم، نماینده شهر ما آموزش وپرورشی بوده، گفتم چرا ما نباید یک سالن خوب داشته باشیم؟ گفت تلاش می کنیم اتفاق بیفتد و این قول را برای اتفاقات جدید دادند و امیدواریم این کار را بکنند و ضرورت ایجاد آن را حس کنند. ورامین یک نماینده دارد آقای نقویان. الآن خیلی جالب است. ما یک فرهنگسرا داریم که به نیروی انتظامی دادند. هنوز آن را به اداره شهر واگذار نکردند، می گویند می دهیم، نمی دهیم. الآن آماده بهره برداری است و همه امکانات را هم دارد و الآن دست پلیس راهنمایی و رانندگی است.

این ساختمان ارشاد ساخته است؟

مواد مخدری که نمی توانند رد کنند سرریز می شود داخل ورامین

بله. ورامین، شریف آباد، گلوگاه تهران است، مواد مخدری که نمی توانند رد کنند سرریز می شود داخل ورامین، حالا شما تصور کنید شهری که در آن مواد مخدر سرریز می شود و مهاجر و حاشیه نشینی زیاد دارد، نباید از نظر فرهنگی به آن توجه شود؟ در حد لازم توجه نشده است.

 الآن این آسیب های اجتماعی در ورامین و پیشوا بارز است؟

در روزنامه ورامین خواندم ۱۳۰ قهوه خانه در ورامین وجود دارد

 اعتیاد که فراوان است و بعد بیکاری وجود دارد و باعث این آسیب ها می شود. شهر ما تاریخی است، نمونه اش مسجد جامع ورامین که ۸۰۰ سال سابقه دارد یا قلعه ایرج برای دوره اشکانیان است. این شهر با این سابقه فرهنگی از نظر امکانات وضع خوبی ندارد. در سطح خود ورامین دو سه استخر مناسب ندارد. من چند وقت پیش در روزنامه ورامین خواندم ۱۳۰ قهوه خانه در ورامین وجود دارد و شما تصور کنید جوان ها در این قهوه خانه ها می خواهند چه کنند؟ اگر کار فرهنگی نکند و مراکز فرهنگی و تفریحی نباشد، این بستر آماده است برای همه نوع بزه کاری.

 

 امیدی دارید در ورامین اتفاقی بیفتد؟

 امیدواریم و ما همیشه با امید زندگی کردیم وقتی سال ۵۳ در ورامین جشنواره تئاتر برگزار کردیم الآن که سال ۹۶ است ما نباید دو سه سالن مناسب در سطح شهر داشته باشیم؟! بعد این سالن تئاتر ما تشکیلات و لباس داشته باشد. الآن اگر بچه های تئاتر وسط اجرا دستشویی داشته باشند، حتی یک دستشویی نیست که آنها بروند، اتاق گریم ندارد، دستشویی ندارد.

اگر ورامین سالن داشته باشد این ظرفیت را دارد که در طول سال فعال باشد؟

 بله، ظرفیتش را دارد به شرط مدیریت درست، مدیریت فرهنگی باشد نه مدیری که با مقولهٔ فرهنگی آشنا نباشد. هنرمندان دنبال برخوردِ عاطفی و انسانی هستند، مدیریت سخت است و مدیریت بر هنرمندان سخت تر است. ما چیزی نمی خواهیم. درمجموع اگر هم باشد باید با یک برنامه ریزی درست داشته باشد. تئاتر کودک می تواند اجرا شود و الآن گاهی اتفاق می افتد و آن هم مناسبتی و هنرمندان اینجا انجام می دهند. این پتانسیل را دارد؛ ولی امکانات وجود ندارد. من خودم ۳،۴ ماه تئاتر تمرین می کنم می گویند ۱۰ روز بیشتر نمی توانید اجرا کنید.

مخاطب چگونه است؟

 بستگی به نوع کار دارد، بچه های کمدی را بیشتر دوست، تئاتر به معنای علمی اش به خاطر بافت جمعیتی که بیشتر کشاورز و کارگر هستند نه خیلی مخاطب ندارد.

 تئاتر به مثابه سرگرمی در ورامین جواب می دهد؛

صد درصد جواب می دهد.

آقای شفیعی در ورامین بعد از بازدید از ورامین به شما چه قول هایی دادند؟

در آلمان مدرسه ای دیدم که دو سالن تئاترداشت

 با انرژی دارند جلو می روند. الآن یک ساختمانی کنار فرهنگسرا دارند می سازند که می خواهند آنجا یک گالری ایجاد کنند برای هنرهای تجسمی، طبقه دوم آن را بدهند به عنوان محلی برای تئاتر و حداقل بتوانند آنجا یک بلک باکس ایجاد بکند و اداره ارشاد به مرکز هنرهای نمایشی واگذار کند و مرکز هنرهای نمایشی هم شنیدم گفته است حمایت می کند. وقتی یک نفر دارد تئاتر کار می کند باید تأمین مالی داشته باشد، بچه ها از من می پرسند ما رشته تئاتر را ادامه بدهیم یا نه؟ نمی توانم بگویم ادامه بدهید چون آینده اش مشخص نیست، من یک پیشنهادی دادم گفتم این همه دانشجوی تئاتر جذب می کنید، تئاتر را بیاورند داخل آموزش وپرورش، چرا نباید در مدارس ما کلاس تئاتر وجود داشته باشد که کارشناسان تئاتر بروند داخل مدارس تئاتر کار کنند؟ اگر اینها آموزش درست ببینند و کلاس تئاتر در مدارس باشد حداقل تماشاگرانِ خوبی تربیت می شود و سطحی تربیت نمی شوند و آیندهٔ تئاتر تأمین می شود. من رفتم یک مدرسه ای در آلمان دیدم دو سالن تئاتر دارند و حتی یک سالن موسیقی دارند و شنیدم اینها از سال اول مدرسه حجم سازی انجام می دهند درصورتی که حجم سازی در رشته تئاتر عروسکی سال سوم اتفاق می افتد و تخصصی است.

شما در مدرسه تئاتر آموزش دادید و آیا نتیجه ای هم در خلاقیت بچه ها در تئاتر گرفتید؟

 بله. یکی از چیزهایی که در مدرسه من را نگه داشت کار تئاتری بود، یعنی رفتن در صحنه و ارتباطات، من را به مدرسه علاقه مند کرد، خودش برای بچه ها جذابیت دارد البته اگر مربیِ کاردانی نباشد می تواند بد باشد، الآن مثلاً در مدرسه تئاتر کار می کند اصلاً نمی شناسد، نمایشنامه را می دهد دست بچه ها می گوید بروید کار کنید، چون نمی شناسد نمی تواند کاری بکند به خاطر همین تئاتر در آموزش وپرورش از بین رفته است. سالهای قبل در آموزش وپرورش مسابقه برگزار می شد دو روز مسابقات برگزار می شد الآن نصفِ روز هم نیست از تمام دبیرستان ها دو گروه می آیند ابتدایی که نداریم، راهنمایی هم ۳، ۴ گروه می آیند و نصف روز هم نمی شود. این کار آزمایش خودش را داده و در تمام کشورها دارند از آن استفاده می کنند.

 شما هنوز در آموزش وپرورش مشغول هستید؟

 نه، بازنشسته شدم. من الآن در فرهنگسرا کار می کنم. من یک کلاس دارم ابتدا تئاتر را به آنها معرفی می کنم بعد می گویم تئاتر انسان محور است و ما کار اندیشه ای با اینها می کنیم فقط کار فرهنگی نیست، روانشناسی، جامعه شناسی، تاریخ، همه اینها را با آنها کار می کنیم، یکی از بچه ها می گفت آقا حوزه ای درس می دهد گفتم اگر بخواهید بروید روی صحنه باید بشناسید، باید همه چیز را بدانید و بعد وارد صحنه شوید و الآن نزدیک ۳۰، ۴۰ از کلاس های ما وارد دانشگاه شدند و با آنها در ارتباط هستم.

الآن بچه هایی که در ورامین فعال هستند در انتخاب متن هایشان از شما کمک گرفتند؟ مشاوره می گیرند؟

 کم؛ یعنی مستقل می شوند خودشان می خواهند کار انجام بدهند. چون همهٔ اینها جنبهٔ اقتصادی دارد طرف ۳ سال تئاتر کار می کند بعد می ماند چه بکند، بعد میان بُر می زند گروه تشکیل می دهد، چون کنترلی نیست و کیفیتی هم مهم نیست او کارگردان می شود و برای خودش پرستیژی قائل می شود و دیگر نیاز به آموزش نمی بیند، مدیر بودن در این قضایا خیلی مهم است، من معتقدم چرا می گوییم در آموزش وپرورش بچه های حتی تا ۱۵ سالگی نباید برای عموم تئاتر کنند چون ضرر دارد و یک شخصیت هایی برای آنها تثبیت می شود باید با این کارها تئاتر خلاق کار شود. یا برای خودشان یا نهایتاً پدر و مادرها و آن هم بد است بچه ها باید برای خودشان کار کنند، تأثیری که در آن سن برای آنها می گذرد خیلی وحشتناک است چون یک شخصیت کاذب پیدا می کنند. چرا در بازیگری می گوییم یک بازیگر خوب بازیگری است که به سن کودکی اش برگردد؟ چون آن من اجتماعی اش گرفته شود و آن زمان می تواند به خلاقیت برسد، اگر در صحنه مدام احساس کنم دارم قضاوت می شوم می خواهم وارد جلدی شوم که شاید آن را نمی شناسم.

 آینده تئاتر ورامین را چگونه می بینید؟

 من تئاتر ورامین را جدا از تئاتر کشور نمی بینم، تئاتر شهرستان ها خیلی برای من مهم است، تئاتر شهرستان ها فراموش شده است، امیدواریم تا مدت ها اینها انجمن نمایشی نداشتند جدیداً این اتفاق می افتد درست است ۲۰ دوره انجام می شود ولی هرکسی آمد یک چیزی گفت و رفت. من هنوز با این سن و سال باید از جیب خودم پول بگذارم برای وسایل اولیه تئاتر، چون متولی ندارد و حمایت نمی شود و من چند نمایش این دوره کار کردم. آقای شفیعی کمک مختصری کرد که تاکنون این اتفاق نیفتاده بود. یک زمانی کار می کردید ارشاد ۱۰۰ یا ۲۰۰ تومان می دادند. یکی دو نفر از دوستان من کار را دیده بودند می گفتند تو چگونه جرئت می کنی با دو پرژکتور اجرا می کنی؟! واقعاً فاجعه است، ضرورتش هست؛ ولی دانش آن نیست و مسئولین به این پی نبردند که این چقدر ضروری است. وزارت ارشاد می گوید ما بودجه نداریم و وقتی بودجه ندارد چگونه می تواند کمک کند؟ این ها را می فهمم؛ ولی نمی شود. این همه می گویند تهاجم فرهنگی برای مقابله با تهاجم فرهنگی که نمی شود دست خالی مقابله کرد.

الآن طرف خیلی راحت با هزار تومان یکی سی دی می خرد. شما باید بتوانید تئاتر خوب ارائه بدهید. در یک جای خوب که مردم جذب شوند و تلویزیون را خاموش کنند و بیایند تئاتر ببینند. وقتی شما این امکانات را ندارید یک سالن تئاتر ندارید. وقتی بازیگر تئاتر کرایه رفت وبرگشت خودش را ندارد، شما چگونه می خواهید ادامه بدهید؟ چرا این همه دانشجوی تئاتر وجود دارد، آن ها را جذب نمی کنند؟ بروند آموزش وپرورش کار کنند، شما می گویید ماهواره نگاه نکنند پس چه کنند.

سینما را تازه تأسیس کردند؛ ولی همان سینمایی است که ما زمان مدرسه می رفتیم و سینمای دیگری ساخته نشده است. یک مدتی تعطیل بود من یک مقاله ای نوشتم گفتم سینما  را به ما برگردانید و این تنها رابطهٔ ما با دنیای مدرنیته را از دست ما نگیرید.

 الآن وضعیت اکرانش چگونه است؟ استقبال خوب است؟

 می آیند از طرف مدارس بچه ها را می برند؛ ولی کیفیت ندارد، سینما باید جذابیت داشته باشد، الآن اطراف فرهنگسرا را نگاه می کنید حالتان بد می شود. ذوقتان از بین می رود این باید ویترین باشد. این طوری ذوق شما از بین می رود. رغبت و انرژی را از آدم می گیرد. الآن ادارهٔ ارشاد مشکل ندارند دستشان خالی است، نهادهای دیگر کار نمی کنند، مثلاً شهرداری باید کار کنند. ضرورت و نیازش وجود دارد و ما باید یکی دو سالن تجهیزشده داشته باشیم که بتوانیم بچه ها را جذب کنیم و بعد مرکز هنرهای نمایشی یک بودجه ای برای اجرا بدهد به من می گویند چرا کارهای پر پرسوناژ نمی کنید؟ می گویم پول ندارم، می گویند چرا از شاگردانتان استفاده نمی کنید؟ می گویم طرف ۶ ماه می خواهد بیاید وقت و انرژی بگذارد، بعد چیزی نگیرد؟! مثلاً سری قبل آقای عاطفی می گفتند هر اجرا حداقل ۱ میلیون به بچه ها می دهیم ما که ندیدیم! این می شود که بی مایه فطیر است و اگر پشت کار فرهنگی پول نباشد نمی شود، نباید اجازه بدهند کارِ بی کیفیت اجرا شود، این بد دفاع کردن است، شما می خواهید اینجا کارِ فرهنگی بکنید فضا ندارید نمی شود. اینجا نور صحنه ندارد حداقل باید ۵۰ تا پرژکتور داشته باشد مگر می شود با دو تا پرژکتور نمایش کار کرد، الآن اینجا نور جمعی وجود ندارد. انسان با امید زنده است و امیدواریم مسئولین به این موضوع توجه کنند، نماینده شهر قول داده است در این دوره کاری بکند و گام هایی بردارد و ما امیدواریم که گام هایی در این راه بردارد.

کد مطلب: 2232
Print This Post

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

 
 
 


 

اعلام وصول پایگاه خبری